داستان مرد کشاورز و خرس

داستان پیرمرد برزگر و خرس طماع:
پيرمردى بود که قطعه زمينى داشت. اين پيرمد نان سالانهٔ خود و هفت دختر خود را از کشت زمين به‌دست مى‌آورد. يک روز پيرمرد مشغول شخم زدن زمين خود بود، خرسى از راه رسيد و گفت: عمو! خداقوت مرا شريک خودت مى‌کني؟
کشاورز ترسيد و گفت: بله، بله تو را شريک مى‌کنم.
دوستان باما همراه باشید تا بشنوید این حکایت جذاب شیرین آموزنده دوستان بالایک کردن با ماانرژی میدین ممنون سپاس از همراهی شما

#‌داستان
#‌حکایت
#‌داستان مرد کشاورز و خرس
#‌پند آموزنده
  • 🙈
  • 🙉
  • 🙊
  • 💛
  • 💔
  • 💯
  • 💢
  • 👍
  • 👎
  • 👏
  • 👈
  • 👉
  • 🙏
  • 💪
  • 🎬
  • 🐥
  • 🌹
  • 🍁
  • 🍉
  • 🍕
  • 🍳
  • 🎂
  • 🎈
  • 🌍
  • 💩
  • 🚗
  • 📙
  • 😀
  • 😂
  • 😉
  • 😊
  • 😍
  • 😘
  • 💋
  • 😋
  • 😜
  • 👀
  • 😐
  • 😕
  • 😎
  • 😌
  • 😒
  • 😬
  • 😔
  • 😢
  • 😭
  • 😷
  • 😎
  • 😨
  • 😱
  • 😡
  • 😠
😊

مرتبط

داستان های شبانه

در حال بارگذاری
X
این ویدیو